معاون اجتماعی نیروی انتظامی افرادی که تن به ازدواج سفید میدهند را افرادی دارای اعتماد به نفس پایین، وابسته، مسئولیتگریز، کممهارت و اغلب فاقد شجاعت اجتماعی میداند.
به گزارش خبرنگار انتظامی خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری پلیس، سردار سعید منتظرالمهدی طی یادداشتی به پیامدها و عواقب بعضا جبران ناپذیر پدیده «ازدواج سفید» و رواج آن پرداخته است.
در این یادداشت می خوانید:
« شنیدهها حاکی از آنست که اندکی از جوانان جامعه، به ویژه در شهرهای پرجمعیت و بزرگی همچون تهران به تبعیت از سبک زندگی غربی و اومانیستی شیوه خاصی برای با هم زیستن اتخاذ کردهاند. این گروه از دختران و پسران گر چه تعدادشان بسیار قلیل است و شمارشان اندک، اما پیامدهای سبک زیستشان آنچنان مخرب و زیانآور است که علاوه بر خود دیگرانی را نیز دستخوش آسیبدیدگی، آزردگی و دلواپسی می نمایند.
این دختران و پسران سبک زیست مشترک خود را ازدواج سفید نام نهاده اند، اما مگر میتوان با واژه تطهیر شده و دلنشین، غبار از سیمای تیره یک پدیده ناهنجار و قبیح زدود و آن را در شمار پدیدههای غیر ملکوک شده جای داد؟ در سطوری که در پی می آید تلاش میکنیم تا در قالب چند بند مختصر شواهدی بدست آریم که آشکار میسازد آنچه را که به خلاف ازدواج سفید نام نهاده اند نوعی زیست سیاه یا سیاه زیستن است و ضربات (تروماهای) حاصل از آن تا زمانی مدید پس از فروپاشی آن ، همچنان استمرار می یابند.
یک. در یک مطالعه مجمل آنچه را که ازدواج سفید نام نهاده اند برای گروهی از شهروندان جامعه (اعم از زن و مرد) توصیف شد. سپس از آنان خواسته شد تا نگرش (attitude) خود را نسبت به آن بیان نمایند. 83 درصد آنان، آن را رفتاری زشت، سبکی بیمارگونه و الگویی تقلیدی و بی تناسب با فرهنگ جامعه توصیف کردند و خواهان پایان بخشیدن فوری به آن شدند.
15 درصد نسبت به آن بی تفاوت بودند و تنها 2 درصد معتقد بودند که هرکسی باید سبک زندگی اش را آن گونه که دوست دارد انتخاب کند و جالب آنجا بود که نگرش افراد تحصیل کرده و فرهنگی جامعه به ازدواج سفید منفیتر از بقیه افراد جامعه بود.
دو. سیاه زیستن (یا ازدواج سفید) چیست؟ در پاسخ این سئوال میتوان گفت که در سیاه زیستن ( یا آنچه که طالبان آن ، ازدواج سفیدش نام نهاده اند ) دختر و پسر بدون آنکه به صورت رسمی و شرعی به عقد یکدیگر در بیایند زیر یک سقف به زندگی می پردازند. در واقع آنها تعهد و مسئولیت چندانی در قبال یکدیگر ندارند. در حالی که اساس ازدواج و زندگی مشترک ، مسئولیت پذیری و احساس تعهد است و این دو است که موجب رشد و بالندگی زوجها میشود و آنان را قادر میسازد تا به یاری همدیگر گره از مشکلات مشترک بگشایند، موانع را از میان بردارند و اهداف زندگی را محقق سازند.
سه. چه کسانی تن به زیست سیاه می دهند؟ برای ارائه پاسخی متقن به این سئوال باید منتظر به سامان رسیدن پژوهش های متعدد و انجام مطالعات گسترده بود. لیکن، با مطالعه مختصر بر روی تعدادی محدود از این گونه افراد، مشخص شد که آنان افرادی دارای اعتماد به نفس پایین، وابسته، مسئولیت گریز، کم مهارت و اغلب فاقد شجاعت اجتماعی هستند.
نیازی به گفتن نیست که همین ویژگی ها موجب میشود تا نه تنها باری از دوش دیگران بر ندارند بلکه خود سربار دیگران شوند.
چهار. سیاه زیستن (به تعبیر دیگر ازدواج سیاه) چه مدت استمرار می یابد؟ اندک مطالعات انجام شده پیرامون این پدیده تقلیدی و نوظهور ناهنجار نشان می دهد که این پدیده دارای پنج مرحله است.
آن مراحل عبارتند از:
- مرحله آشنایی: در این مرحله دختر و پسر در خیابان و یا در مکانهای دیگر با یکدیگر آشنا میشوند، سپس خودافشاگری می نمایند و دردها و محرومیتها و طرد شدن های مکرر خود را با یکدیگر در میان می گذارند (اغلب در میان مشکلات و بدبختیهای خود نیز اغراق مینمایند تا حس ترحم و دلسوزی دیگری را تحریک کنند.
2- مرحله عاشق شدن: پس از آن که دو طرف از دردهای بی شمار، محنت های فراوان و مصائب پر تعداد خود گفتند، بیش از پیش به یکدیگر نزدیک میشوند. این نزدیکی به نوعی عشق منجر میشود؛ لیکن نه عشقی که موجب تعالی و رشد میگردد بلکه عشقی که مترصد جبران محرومیتهای گذشته است.
3- مرحله به هم پیوستن: پس از آن که طرفین احساس کردند یکدیگر را می فهمند تصمیم به با هم زیستن می گیرند. لیکن چون به صورت کامل اجتماعی نشده اند و وجدان اخلاقی (سوپر ایگو)ی قوی ندارند، برای بهم زیستن راه کجروانه و ناهنجار را پیش میگیرند.
4- بروز تعارض و تنش: نیازی به حجت نیست افرادی که تن به ازدواج سیاه می دهند دنیایی سرشار از تعارض، کشمکش و مسائل حل نشده دارند به همین خاطر، در اندک زمانی پس از شروع زیست مشترک، روابط آنها به کشمکش و درگیری می انجامد و عشق و عاطفه اولیه به تمامی، رنگ میبازد و جای خود را به نفرت و کینه و خود سرزنش گری میدهد.
5- خاتمه زیست مشترک و احساس شرمساری: زیست سیاه مشترک دیری نمی پاید چرا اینکه، به گونه ای ناهنجار شکل گرفته است و لاجرم با ظهور و بروز تعارض ها، دو طرف قادر به بهرهگیری از ساز و کارهای منطقی و عقلانی برای از میان راندن تعارض های پدید آمده و اختلافات ظاهر شده، نیستند.
پنج. ازدواج سیاه دارای چه آثار و پیامدهایی است؟ نخستین اثر ازدواج سیاه دور ساختن طرفین از شروع جدی زندگی است. این سبک زندگی به سرابی می ماند که اندک زمانی میتواند دختر و پسر را دلخوش نماید. لیکن دلخوشی دیری نمیپاید چون خیلی زود محک تجربه و زندگی به میان می آید و واقعیات عیان میشوند و تشت این زندگی ناهنجار از بام می افتد. دومین تاثیر این زندگی سیاه، به ویژه برای دختران احساس فریب خوردگی است. گر چه شاید بسیاری از آنانی که برای زیست سیاه ( یا ازدواج سفید ) به هم میپیوندند موقتی بودن این زندگی را به یکدیگر گوشزد می کنند اما اکثر دختران در ذهن خود خویش را برای یک زندگی دائمی مهیا مینمایند.
به همین خاطر وقتی روابط به هم می خورد باورهای آنان به هم می ریزد و آنان احساس فریب خوردگی می نمایند. البته، این زندگی عواقب ناگواری برای جامعه و خانواده نیز در پی دارد که در فرصت و مجالی دیگر به آن خواهم پرداخت.»